آه
آ... ء
آ... ء
آهی گرم و سنگین در سینه دارم
نه جایی برای نگه داشتنش دارم
نه جایی برای بیرون کشیدنش
با هر نفسم بزرگتر میشود
و جایی برای نفس کشیدن،حرف زدن
جایی برای هیچ چیز باقی نمی گذارد
مستأصلم
نمی دانم چه کنم با سینه ای سنگین
در این
هوای سرد
آ... ء
آ... ء
5 comments:
رسما منو زیط سوال بردیااااااااااااا
دادا شعرای وبلاگ من همه شعرای خودمن / اصلا کپی ندارم توشون
نمیشه یه جا که فیلتر نباشه وبلاگ بزنی ؟؟
خیلی ستمه اینجا سر زدن :(
بالایی من بودم
بالایی من بودم
نبینیم غمتو .
شاعر میفرماید: هوا سرد بوده
سرماخورده سینه اش عفونی شده سنگین شده
دکتر خوب هم سراغ نداشته
میاد تهران میبریمش شهر خوب میشه
Post a Comment