Friday, January 02, 2015

دم قیچیهایی پراکنده از نوشته استاد

دم قیچیهایی پراکنده از نوشته استاد

نقدی بر نمایش ملاقات بانوی سالخورده

درآمد

نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» شاخصترین نوشته نمایشنامه نویس سوئیسی فردریک دورنمانت است که سال 1955میلادی (1334 شمسی) به رشته تحریر در آمده است. دورنمانت در خانواده ای مذهبی- سیاسی به دنیا آمد. پدرش کشیش و پدر بزرگش شاعری آتشین و سیاسی بود و هردو خصیه اجدادی در روحیه و نوشتار او نمودی واضح دارد. او که فارغ التحصیل ادبیات و فلسفه است بین نقاشی و نویسندگی دومی را برگزید و نمایشنامه های متعددی مانند «این نوشته شد» و «رومولوس» را نگاشت ولی در سومین اثر خود «ازدواج آقای می سی سی پی» (که آن هم توسط حمید سمندریان ترجمه شده) دغدغه های اجتماعیش را بیان نمود و بعد از آن سراغ «فرشته ای به بابل می آید» رفت که نمایشی اسطوره ای مربوط به زمان بخت النصر بود. بعد از آن دورنمانت به سراغ دغدغه آبائی خود یعنی همان عدالت و اجتماع رفت و در نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» شهری را به تصویر کشید که قربانی بی عدالتی خود می شود اما روایت داستان کاملا متفاوت است. مفاهیم مطروحه در داستان به اندازه آرمانها و واقعیات جامعه جهانی کاملا نسبی و شناورند طوری که عدالت عین بی عدالتی و بی عدالتی عین دلرحمی و وفاداری است و تنها تماشاگر داستان است که می تواند در نهایت قضاوت اصلی را داشته باشد. این نمایشنامه را بسیاری بهترین اثر فردریش (فردریک) دورنمانت می دانند که با موضوع جهان شمول و فرازمان خود انگیزه ترجمه آن را به بسیاری از زبانهای دنیا ازجمله فارسی در دل علاقمندان شعله ور کرده است.

64ff8303bad266cf3c036e8a7c28921ec6

درباره نمایش

داستان نمایش راجع به دو جوان به نامهای ایل و کلر است که در نوجوانی عاشق هم می شوند و شور و حرارت عشقشان زبانزد اهالی گولن می شود. ایل برای پول با دختر مغازه دار گولن ازدواج می کند و وقتی کلر از او به دادگاه شکایت می‌کند با رشوه دادن به دو نفر، آنها را تطمیع می کند تا به کلر تهمت فحشا بزنند و اهالی او را با فرزندی که در بطن دارد از گولن می رانند. او فرزندش را از دست می دهد و در روسپی خانه های آلمان با پیرمرد متمولی به نام زاخاناسیان آشنا می شود و بعد از مرگ او ثروت هنگفتش به کلر می رسد. کلر با ادامه کار زاخاناسیان پیر، بر ثروتش می افزاید و برای انتقام گرفتن از ایل و اهالی گولن برنامه ریزی می کند و در نهایت با پول، ضمن باز تعریف عدالت، دهش و دستگیری، مجازات و آبادکردن انتقام ظلمهایی را که به او رفته از ایل و گولنیها می گیرد.

618832banuesalkhorde-salef614eb029d8c8b56dde9b8c48a61c36f

اثر دورنمانت نمادگرایی زیبایی دارد که به فخامت اثرش می افزاید. بهتر شدن لباس شخصیتها طی نمایش و تضادی آشکار و زننده‌ای که حرف و عملشان در قبال ایل دارد همان رفتاری است که سالها پیش با کلرزاخاناسیان کرده اند. آنها دخترکی را از شهر راندند که فرزندش به شکم گرسنه‌اش لگد میزد. پلنگ سیاهی که از قفس فرار می‌کند شاید عذاب وجدان و دغدغه ناشی از گناهی است که سالها در قفس ذهن گولنیها دور می‌زده و با ورود کلر آرام آرام نمود بیرونی پیدا می کند و همزمان با ازمیان رفتن ایل، کشته می شود. انگار این پلنگ آمده تا بهانه‌ای باشد که گولنیها سلاحهایی را که سالها در پستوی ذهن خود داشتند بیرون بیاورند و بی عدالتی قبل را با بی عدالتی جدیدی تسکین دهند. کلر زاخاناسیان که از روسپی خانه‌ها به اوج ثروت و مکنت رسیده و جواهر لعل نهرو برای ازدواجهای یک شبه‌اش با بازیگران، ثروتمندان و حتی دانشمندان نوبل گرفته، تبریک می فرستد (این قسمتها در تئاتر حجازی فر حذف شده) شخصیت انسان جدید است که دیگر بلایا و حوادث مختلف جانش را تهدید نمی‌کند، سیل و زلزله و طاعون نگرانیش نیست و سودای جاودانگی دارد. آدمی نیمه انسان نیمی عاج و چوب، بی عاطفه و بی احساس که همیشه رویاهای گذشته تلخش را همراه می برد. غرایزش سیری ناپذیر و طمعش بی انتهاست و با پول به راحتی ارزشها را بازتعریف می کند و با بازیهای تبلیغاتی و رسانه‌ای کار کثیفش را موجه جلوه می‌دهد.

اما گولنیها هم وقتی علیه کلر شهادت دروغ دادند و هم زمانی که برای پول عدالت را با بی عدالتی تمام اجرا کردند یک رفتار در پیش گرفتند. آنها با رشوه کوچکی به دختری بی گناه داغ باطل زدند تا از شهر برود و گولن لایه نازک اخلاق مداریش را همچنان روی خودش بکشد. کلر هم بعد از سالها دوباره با همین روش عدالت خود را مطالبه و اجرا می کند و با سلاح گولنیها از ایشان انتقام می گیرد. گولنیها خود قربانی رفتار خود می‌شوند هم زمانی که کلر را میرانند و هم وقتی که ایل را می‌کشند (همشهریهای خودشان را) در اصل خود را قربانی پول پرستی و طمعی می کنند که نه اخلاق و شرافت می شناسد نه عشق و محبت.

ملاقات بانوی سالخوده از ایران

زنده یاد حمید سمندریان کارگردان، نمایشنامه نویس و مترجم توانای تئاتر ایران نمایشنامه «ملاقات بانوی سالخورده» را در سال 1342ترجمه کرد و در ترجمه ترانه های کر نمایش از توانایی ادبی فروغ فرخزاد مدد گرفت. این نمایش در سه پرده نوشته شده و استاد سمندریان آن را اولین بار در سال 1351 در سالن مولوی و دیگر بار در سال 1386 (در اوخر حیاط خود) در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه برد. در آن نمایش گوهر خیر اندیش نقش بانوی سالخورده را بازی کرد و پیام دهکردی (در نقش ایل)، علی رامز، فرخ نعمتی، احمد ساعتچیان، میرطاهر مظلومی، هوشنگ قوانلو، مهدی بجستانی، ژاله شعاری، الیکا عبدالرزاقی و علیرضا ناصحی او را همراهی کردند. نمایش براساس ترجمه سمندریان و وفادار به متن اصلی اجرا شد و نویسنده و کارگردان اثر در جلسه نقد و بررسی عنوان کرد: «بازیگر به دو روش تکنیکی و غریزی نقش خود را ایفا می‌کند. ویژگی تکنیک این است که نقش را برای تماشاگر معرفی می‌کند ولی آن را به لحاظ حسی به مخاطب منتقل نمی‌کند. برعکس این شرایط را بازی غریزی دارد زیرا نقش را معرفی نمی‌کند... کارگردان باید تشخیص بدهد که در چه لحظاتی باید وزن غریزه یا تکنیک بیشتر باشد... ما باید تماشاگر را هم با احساس و هم با تکنیک مخاطب خود قرار دهیم. تئاتر باید به گونه‌ای اجرا شود که مخاطب به عنوان یک قاضی در سالن باشد... باید تحلیلی درست از ادبیات نمایشی و هر متن نمایشی وجود داشته باشد. در آن زمان است که می توان با تحلیل درست تئوری متن را به میمیک و حالات صورت، حرکت و به طور کلی دینامیک بدن تبدیل کرد.» بعد از این اجرای سه ساعته، اکنون نوبت هادی حجازی فر است که اجرای متفاوتی از این شاهکار دورنمانت را به روی صحنه ببرد.

05-12-86BanoyeSalkhorde (10) 05-12-86BanoyeSalkhorde (13)

نگاهی به بانوی جدید

نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» که به کارگردانی هادی حجازی فر به روی صحنه رفته است از زوایای متعددی قابل بررسی است. مهمترین چیزی که با اطلاعات اولیه از نمایش در می یابیم کوتاهی نمایش است. این نمایش در دوساعت و یک پرده اجرا می شود. دیالوگها بر اساس ترجمه حمید سمندریان نوشته شده و اکثراً عینا همانها تکرار می شوند اما کلیت تئاتر هویتی متفاوت دارد. هادی حجازی فر سعی کرده قرائتی شخصی تر از این ترجمه ارائه دهد و برای همین فضاسازی نمایش را تا حدود زیادی به سمت فانتزی برده است. در راه ارائه قرائت شخصی، کارگردان جوان از عروسک، ملودیهای الحاقی، موجودات اساطیری مثل تک شاخ و غیره استفاده کرده و تا اندازه ای موفق شده است.

با توجه به اینکه در عمده دیالوگها از نمایشنامه حمید سمندریان استفاده شده بیشتر کار عوامل نمایش بر سانسور قسمتهای مختلف نمایشنامه، فضا سازی فانتزی بر مبنای تعامل آکتور- عروسک، ساده‌تر کردن طراحی صحنه و لباس و پررنگ کردن ملودی در نمایش متمرکز گردید. البته در انتخاب بازیگر بانوی سالخورده دقت لازم صورت نگرفت و بازیگر جوان علی رغم فشاری که به حنجره برای تغییر صدا و تقلید صدای پیرزن وارد کرده بود موفقیت زیادی در اجرای نقش خود نداشت. تخت روان کلر و دو گانگستر حمل کننده تخت، مراسمهای متعدد عروسی و طلاق، خبرنگار و فیلمبردار و یکی از دو خدمت کار کور کلاً از نمایشنامه حذف شده بودند. فقط تنه اصلی داستان نقل می‌شود و از حواشی داستان که نمادهای انتقادی جذابی هم هستند خبری نیست و البته این در کنار بازی ضعیف شخصیت بانوی سالخورده و عملکرد متوسط بقیه بازیگران از جمله نقاط ضعف نمایش است.

IMG16082306

 

شاید بهترین بازیگر نمایش عروسک خدمتکار کلر یا همان قاضی سابق باشد. عروسک و عروسک گردانها به خوبی با نمایش جفت و جور می شوند و به زیبایی ضعف بازیگران را تعدیل می کنند و حس نمایش را بهتر از آدمها منتقل می کنند. ملودیهای اجرا شده، حضور دخترک جوان به عنوان خاطره جوانی کلرزاخاناسیان، بچه عروسکهایی که دنبال او هستند (فرزندان متولد نشده؟) ابتکار عملهای خوبی هستند که نمایش را قوی می کنند و به حد متوسط می آورند. شاید اگر در نوشتن دیالوگها هم ابتکار عمل بیشتری به کار گرفته می شد و نویسند از دیالوگهای خودش استفاده می کرد و در انتخاب بازیگر نقش اول بیشتر دقت می‌شد تئاتری که می‌یبنیم لذت بخش تر بود.

بانوی سالخوردهd