Friday, December 02, 2011

آرمان

 

 

IMG_5183___________

از دوران دانشگاه از اون همه آدمهایی که می خواستند دنیا رو عوض کنند فقط چند تا باقی مانده اند. یک از آنها صبا میر اسماعیلی است که الان در گوپلاس سلطنتی برای خودش درست کرده. من خودم همیشه نوشته هاش رو می خونم و از بارقه های ذهنی و جوششهای دورنی است انرژی می گیرم. امیدوارم همیشه شاد و جوشان باشه

آرمان

همچون دستبندی از دستان سبزت افتادم

این بودآرمانهای ما؟

Tuesday, November 29, 2011

خیابان ناشناس

 

 

خیابان ناشناس

imagesCAIHWW63

 

 

 

خیابانی بلند می‌برد او را

با رنگها و نورها

خیابانی که من نمی‌شناسمش

خیابانی بلند می‌برد او را

با درنگها و عبورها

خیابانی که من نمی‌شناسمش

خیابانی که من نمی‌شناسمش صدا می‌کند مرا

با غریوها و بلورها

نمیدانم از کجا می شناسد مرا

خیابانی که من نمی‌شناسمش

Saturday, November 05, 2011

وامانده

وامانده

and-they-all-believe-it

خسته شدم

از اینکه همیشه روی نمازم به قبله باشد و حواسم به تو

نه از خدا می توان فرمان نبرد نه تو را از یاد برد

دست از هیچ کدام نمی‌‌شود شست

این حقیر که در حد شما نیست

خودتان بنشینید و با هم به تفاهم برسید

خیلی چیز ها عوض شده

اما

اگر گلیمها جای همه درویشهای عالم شود

باز اقلیمها به کوچکی یک امیر است.

و من بنده مانده‌ام میان دو امیر

گوشت قربانی

خسته شدم

28/7/90

کمپ فاز 13

Saturday, October 08, 2011

پسر مهتابی من

 

برای نیما مجاهد که کباب بشقابی دوست دارد

Lunar_man_by_slayyou2

پسر مهتابی من

آهای پسر سرد و مهتابی

جای نورافشانی نقره فام چشمانت بر بساط من خالی است

کجایی پسر سرد و مهتابی؟

چشمان سردت کجاست؟

کجاست تا بساط افروخته ام را آتش نشاند

آبی آرامشت کجاست بر بساط بی قراری ام؟

لعنت بر این روز

لعنت بر این آفتاب

برو

خورشید برو

گم شو با آن شعله نارنجی و مزاج آتشینت

من افسون چشمان پسر سردی شده ام

که سحر نگاه مهتابی اش پلنگ نارنجی پوش خورشید نشان را

از صخره های نقره ای سرد پایین می اندازد

اینک منم بر بساطم منتظر

و جمع ستاره های تنها به شهادت

انتظار من

برای آبی آرامشت بر آتش بی قراری ام

 

Sunday, October 02, 2011

سورة فیفتی دی-الکنگانیة-ستة آیات

بِسمِ النَّبی الکافَرِالرَّجیم

اَلفیفتی دی(*) مَالفیفتی دی (*) وَ ما اَدرئکَ مَالفیفتی دی (*) اِنَهُ اَشَخُّ کَمِرات (*) اِنّا اَنزَلناهُ بِاِسمِ کَنون (*) وَ اَتمَمناهُ بِلِنزٍ کَزیم (*) اِنّا جَعَلنا الکَنونَ بِاَیدی النَبی (*) فیهِ تَصاویرٍ شَفوف (*) وَ تِلکَ آیۀ لِکُلِّ عَکاسٍ عَطوف

به نام پیامبر کفرگوی رانده شده

قسم به فیفی دی[مدلی خفن از دوربینهای کنون](*) فیفتی دی چیست؟ (*) و تو چه میدانی که فیفتی دی چیست؟(*) همانا شاخترین دوربینهاست (*) ما آن را به اسم کنون نازل کردیم (*) و با لنزی گرانبها تمام ساختیم [اشاره است به لنز200-18 آی اس] (*) همانا فیفتی دی را در دست پیامبرمان قرار دادیم (*) در آن تصاویری شفاف است(*) و آن [فیفتی دی] نشانه ای برای هر عکاس مهربان است

Saturday, January 08, 2011

یه ذره یواشتر لعنتی

 

کمی آهسته تر

8f42916795d58f48a6ea221b81ef15aa

 

 

 

…کمی آهسته تر زیبا

کمی آهسته تر رد شو

کمی آهسته تر خسته، کمی آهسته تر بد شو

مرد بودن سخته و مرد موندن سخت تر. قبلاً ها بهای مرد بودن ارزان بود. در حد چند روز در جنگل دوام آوردن یا شکار یه خرس. اما الان دیگه بهای مرد بودن هم هدفمند شده.