Friday, May 29, 2009

تضاد حرارتی – شخصیتی


تضاد حرارتی – شخصیتی
Psycothermal paradox!







هرمسم* عزادار است. سنگ سوگ بر سینه سیاهپوشش می کوبد. آپولویم* اما با تکیه بر اریکه مهرمرتبه اش شقیقه تحلیل بر سبابه تمرکز تکیه داده، پای آرامش بر پای آسودگی انداخته و با نگاهی راضی از زیرکی خویش از اینکه می بیند پاسخ، قدم به قدم نقاب مجهولات از چهره می رباید و جواب نهایی با کنار زدن هزار پرده ابهام رخ می نماید، شاد است.
و من در این میانه بین سرمای سوگواری هرمس سیاهپوش و حرارت شادمانی آپولوی مغرورم، در دوگانگی هویتی خویش میان ستیغ ستونهای بلند آی و سی** نمودار شخصیتی ام تلوتلو خوران، با دور و نزدیک شدن به این گرما و سرما با سلوکی روانشناختی- حرارتی کوئنچ تمپر می شوم.
خواهم شد TMCP خوشحالم. روزی

هرمس و آپولون: دو خدای اساطیری یونانی اند. اینجا معانی کهن نمادی آنها مد نظر است*
DISCدو انرژی از چهار انرژی مهم شخصیتی انسانهادر روانشناسی :IوC**

Tuesday, May 19, 2009

در مقام جلاله پدر فضل و ادب


در مقام جلاله پدر فضل و ادب



می شناسی اش. قرنهاست که پژواک نامش در تاریخ تکرار می شود. نه فقط برای قدرتش، نه فقط برای جمال چهره اش که حجت موجه حاجتمندان است. و حتی نه برای فضل و ادبش. هرچند در نامش ادب و احترام مستتر است. اما رمز جاودانگی او تبلور آیه کریمه مُحَمَّدُ رَسُولُ الله وَالَّذینَ مَعَهُ ... در وجود اوست. این پیروی خالصانه او و این نابی اوست که نامش را از دیواره های کثیف این دنیا به گوش ابدیت مــی رساند. او به مصداق عینی و کامل رُحَماءُ بَینَهُم در میان هاشمیان با اهل بیت رسول الله مهربان و محترم است. ادب او و مهربانی رحیمانه اش جمالش را دوچندان می کند. به راستی که چنان چهره جمیلی برآن قامت رشید درخششی چون ماه دارد. ماه مهربان هاشمیان. قمر بنی هاشم. عباس.
عباس به معنی اخمالود و عبوس است. دشمنان او را با چهره عبوساً زمهریرا دیده اند. البته هر ماهی را محاقی است و محاق ماه بنی هاشم در برخورد کافران است. او اگر چه صورتی چون ماه دارد که از فراز قامت رشیدش نورافشانی می کند، اما سختگیری و شدت او بر کفار چنان است که قمر را از یادها می راند و چهره سرد و عبوسش قلب تاریک ملحدان را از زمهریر هراس پر می کند. او در برابر دشمنان اَشِدّاءُ عَلَی الکُفار و با آل الله رُحَماءُ بَینَهُم است.
مگر عباس پیرو راستین محمد مصطفی نبود؟
مگر محمد(ص) حسین منی انا من حسینی نگفت؟
مگر علی هنگام احتزارش دست عباس و حسین را در دست هم نگذاشت تا عباس به مصداق عربی کلمه، مَعَهُ باشد؟
آیا اَلَّذینَ مَعَهُ اشاره به عباس بن علی ابن ابی طالب ندارد؟
مُحَمَّدُ رَسُولُ الله وَالَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الکُفار رُحَماءُ بَینَهُم.