Friday, January 04, 2008

نگاشته ها


نگاشته ها

گاهی کلمه حقیر است و نعره کشیدن عین سکوت از گشودن پنجره ای هرچند کوچک عاجز است.‏
گاهی جز صدای در هم برگها در باد، انعکاس مکرر قارقار کلاغ در کوه و صدای بی آهنگ آبشار بر ‏سنگ چیزی نیست که بتواند راهنمای طریق شود.‏
نشنو ...‏
نشنو ...‏
گوش کن ...‏
گوش بده ...‏
گوش بده ...‏
جان بده ...‏



طبیعت با همه صدایش دلسوزانه با تو می گوید ولی صد حیف که گوش تو حتی یک کلمه از این همه ‏همهمه را تشخیص نمی دهد.‏
گوش کن ...‏
گوش بده ...‏
گوش بده ...‏
جان بده ...‏
برخیز ...‏
خیز ...‏
خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کین همه نقش عجب در حلقه پرگار داشت
‏15/4/86‏

3 comments:

Anonymous said...

اینجا را می خونم. خیالت راحت. قلم خوبی داری

Anonymous said...

این بالایی من بودم ها

Anonymous said...

Hello. This post is likeable, and your blog is very interesting, congratulations :-). I will add in my blogroll =). If possible gives a last there on my site, it is about the CresceNet, I hope you enjoy. The address is http://www.provedorcrescenet.com . A hug.