خیابان ناشناس
خیابانی بلند میبرد او را
با رنگها و نورها
خیابانی که من نمیشناسمش
خیابانی بلند میبرد او را
با درنگها و عبورها
خیابانی که من نمیشناسمش
خیابانی که من نمیشناسمش صدا میکند مرا
با غریوها و بلورها
نمیدانم از کجا می شناسد مرا
خیابانی که من نمیشناسمش
2 comments:
حالا که رفتهاَم
هر روز پشت پنجره میایستی
به « شاید دوباره برگردد! » فکر میکنی
چه فایده!
هیچکس حتا به اشتباه
... دو بار به کوچهی بُنبست نمیرود ...
سلام ...خوبی؟چه سوت و کور اینجا...زود زود اپ بزار پسر جان...
سلام ای پیر ما
من کلا کندم و دیر آپم میاد. شما ببخش به بزرگی خودت
Post a Comment