بی خوابی
بارها تا صبح به سیاهی شب خیره مانده ام
به سوسوزدن ستارها
به آهنگ پلکهایت
به پرده تاریک و سیاه شبهای بی ستاره
وقتی که تو خفته ای
به ریشه دواندن ناگاه صاعقه ها در سیاه کاسه واژگون آسمان
هنگام خشم تو
به قطرات ریز رگبارهای سرد و منجمد
موقع گریستنت
به ضخامت پرده سرخ ابر در دیرهنگام شب
در فسردگی ات
به آتش بازی شهاب باران
هنگام خنده ات
*به خرامیدن سنبله
هنگام وصالت
**و به زانو در آمدن جاثی
به وقت فراغت
بارها تا صبح به آسمان خیره مانده ام
...بارها
86/2/15 ساعت 5 صبح سر صبحانه
*سنبله: از صور فلکی منطقه البروجی معادل شهریور ماه، به صورت دختر ی ایستاده یا خرامان است که خوشه های گندم به دست دارد. از صور فلکی بهاری
**جاثی: صورت فلکی الجاثی علی الرکبتین به معنی مردی به زانو درآمده (نام یونانی آن هرکول است) از صور فلکی تابستانی.
Friday, June 13, 2008
بی خوابی
Labels:
فوران
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comment:
بارها
بارها و بارها
به حضرت عباس هم که قسم بخوری
باور نمیکنم که تو این پستو خودت نوشته باشی
این همه آنیما که یه شبه نمیزنه بیرون
...
Post a Comment