Sunday, February 10, 2008

اسم و ذکر ... دوا و شفا ...‏


اسم و ذکر ... دوا و شفا ...‏


این قسمت از قرآن را حتماً دیده یا شنیده اید، مخصوصاً در مراکز درمانی:‏
‏«... یَا مَن اِسمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شَفا ...»‏
اسم و ذکر و نیز دوا و شفا مراعات نظیر دارند دوا و شفا هم به کلام سجع می دهند. از نظر ایجاز ‏نیز حذف و اضافه اعرابی، یا به معنی صدمه میزند یا زائد است. اما تئوری مفهومی عمیقی در این جمله نهفته ‏است.

ای کسی که اسمش دوا و ذکرش شفاست. رابطه دوا و شفا کاملاً ملموس است. اگر مرضی داشته ‏باشی، بیمار باشی به پزشک مراجعه می کنی و او برایت دوا تجویز می کند. دوا را باید طبق نظم خاص و ‏به تعداد و مقدار معین مصرف کرد. در کم و زیاد آن و موقع مصرف آن اگر خطایی شود نتنها اثر بخش ‏نیست که حتی مهلک و مرگ آور است.‏
همچنین طبیب برای دو بیمار متفاوت با بیماری یکسان حسب حال مزاجیشان دارویی متفاوت تجویز ‏مـــــــــی کند. هر عقل سلیمی بر استمرار و مصرف داروی تجویز شده به تعداد و تکرار توصیه شده تأکید ‏دارد. تمثیل اسم و دوا، و ذکر و شفا مناسبترین ترکیب تشبیهی برای فهم مطلب است. ‏
همانطور که برای بیماری بدن به طبیب رجوع می شود بیماری دل و جان را نیز طبیبی است. بهبودی ‏بدن از دوا و بهبودی دل از ذکر است. ذکر اسم خداوند سبحان، رحیم، حی و ... همچنانکه استمرار دوا، ‏شفاست، استمرار اسم، ذکر است. همانگونه که دوا را باید به تعداد مناسب و تکرار لازم هر چند ساعت و ‏در موقع مناسب صبح و شب قبل از غذا و ... مصرف نمود و وقت مکان و تعداد و تکرار معین دارد. ‏همانطور که مصرف دارو برخلاف تجویز پزشک مهلک است تکرار ذکر بدون مشورت با علما و اولیا ‏اگر مضر نباشد موثر نیست. همانگونه که هر دارویی حسب حال مزاجی بیمار تجویز می شود ذکر نیز ‏طبق نظر عالم تعریف و تکرار شود. ‏
بعضی از اذکار تعد اد و زمان مشخص دارند و حتی مکان معین. اما برخی دیگر مانند داروهای تقویتی ‏زمان و مکان و تعداد ندارد و هرچه بیشتر گفته شوند بهتر است(مثل ذکر صلوات). یافتن آگاه به امور و ‏مطلع از اسرار به اندازه ملاقات با پزشکی حاذق اهمیت دارد زیرا جهت رفع مشکل دل و جان دارویی میدهد ‏که بسیار حساس تر از دوای شافی پزشکان است.‏
پروردگارا! پزشکی حاذق نصیبمان گردان تا سلامت جانمان را باز یابیم.‏
یا مَن اِسمُهُ دَوا وَ ذِکرُوهُ شَفا، اِجعَل لَنا مِنَ المُتَقینَ اِماماً

No comments: