هنوز
هنوز هستم
هنوز نفس می کشم. اما به سختی
هنوز هستم. به یادت می افتم. اما با آه
هنوز هستم. هنوز نمرده ام. هنوز غذا می خورم اما لاغر تر می شوم. تحلیل می روم. هیچ غذایی خلأت را پر نمی کند. بقیه کوچکتر از آنندکه جاخالی بزرگ نبودت را پر کنند.جای خالی ات را باخودم پر می کنم . تحلیل می روم. وقتی دروغهایت را تحلیل می کنم بیشتر تحلیل می روم. سرگردان در خاطرات متناقضت دور می زنم و در آمدن و رفتن تناقض آمیزت حل می شوم. تحلیل می روم. منحل می شوم و انحلالم را قهقهه های بی ادبانه ام می پوشاند. شیرینی زندگی ام در خیانتهای تلخ تو تحلیل می رود و برای صبحی که از با من بودن برایت به ارمغان آمده شروع خوبی می سازد.. من تحلیل رفته می مانم و توای که شیرینی زندگی ام را در تلخی صبحگاهی خیانتت حل کرده ای می روی. می روی برای رزق جدید. روزی جدید. شیرینی های جدیدی برای صبح فرداهای خیانت آمیزت.
89/8/16
فرودگاه خلیج فارس
بندر عسلویه
1 comment:
کبریت بی خطر آتش گرفت و سوخت
آن شب که شمع هم پروانه می فروخت
اشکی نداشت تا دردش سبک شود
پیراهنی حریر از دود و شعله دوخت
Post a Comment